شب زفاف

دل نوشته

شب زفاف

دل نوشته

شادی را می جستم

شادی را می جستم

غم به برم امد

دوستی را می کاویدم

خبیثی به خانه ام امد

فرشته را فریاد می کردم

دیوی بد سرشت پاسخم را داد

گل را می خواستم

خاری نصیبم شد

دنیا را می خواستم

پسین  را وعده دادند

شرینی را می خواستم

زهر ماری را دادند

زیبایی را می ستودم

جانم را ستادند

هستی را می خواستم

نیستی را بن مایه ام کردند

خوشی را می خواستم

ناخوشی را به جانم ریختند

خدا را می خواستم

نیکی را می خواستم

مهربانی را

گرمی بوسه را

دل پر مهر را

همه را می خواستم

هیچ کدام ندادند

همه این ها افسانه بود

نیستی همه کاره بود

شیطان خدا بود

نظرات 1 + ارسال نظر
ermes جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 ب.ظ http://ermes-3.blogsky.com/

همه را می خواستم
هیچ کدام ندادند
همه این ها افسانه بود
نیستی همه کاره بود
شیطان خدا بود !!

قشنگ و خواندنی !!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد