چه باور قشنگی
من هستم
در این برهوتی که نیست
من هستم
پدرم دیروز بود می گفت و می خندید
و امروز خاطره ایی در ذهن من
که نیست
و فردای من دیروز پدرم هست
و حاصل یک منهای یک
صفر
و مگر جز این است
و ما در توهم بودنیم
و فخر می فروشیم به عالم و ادم
پدرم را باد برد
ابی و خاکی شد در اسمان و ریخت تو دریا و دشت
و من دل خوشم که جاودانه ام
و فیل جاودانه نیست
چرا که اشرف مخلوقاتم
هستی که عین نیستی است
وهستی در نیستی متولد شده است
پس نیستی مادر هستی است
باز هم می گویی هستی ؟
خدایا من متحیرم از این هستی و نیستی
و اما با این وجود من زندگی را دوست دارم
گل زیباست
دوستی و مهربانی دل ادمی را شاد می کند
چشمانم پروانه ها را زیبا می بیند
و اوای پرندگان شادی را به درونم می ریزد
و عطر دل انگیز گل ها مرا می رقصاند
و نگاه مهربان دوستم مرا به وجد می اورد
زندگی زیبایست
هر چند نمی دانم هستم و یا نیستم
برای سنت نیک تبادل لینک خدمت رسیدم بنده رو به غلامی قبول میکنید؟