خاطره مگر نگفتی درخت بی بر و گل بهاری است خاموش در زمستان ؟ مگر نگفتی پاییز رفتنی است مگر نگفتی من بهارت هستم مگر نگفتی دوستت دارم جز این چیزی نمی خواهم باور کن نه تو دوست منی و من دوستت دارم و ازاری از تو به من نمی رسد و من صبحم را با کلام تو می اغازم با نگاه به چشمان زیبایت که مرا در خود دارد من دوستت دارم باور کن با من بمان با من بمان تا خاطره همیشه زنده بماند تا خاطره همیشه برایم خاطره بماند دوستت دارم بهاری که پاییز را باور ندارد
|