پنجره

خاطره 

پنجره خانه من بازه 

چار تاق 

به همه طرف 

اسمان را می بینم 

 گل ها را 

 سنجاقک ها  را 

 افتاب پر مهر را 

پرندگان را 

 تو را نمی بینم 

خاطره 

پنجره خانه من  برای تو بازست 

تو کجایی ؟

همه انها را می بینم 

همه را می بینم 

اما بوسه را چه کنم ؟

بوسه برای توست 

تو را با تمام زیباییها  معاوضه نمی کنم 

تو تمام خواست منی 

پنجره خانه من بازست 

تو را می خواهم 

بیا 

پاییزم م بهار می شه 

قول می دم 

قول می دم بوسه مرا بهاری کنه 

تو بیا  خاطره 

دوستت دارم