روز ارامی دارم

روز ارامی دارم
کمی به ماشینم رسیدم
شیشیه های ماشینم را با روزنامه پاک کردم
سیب زمینی و گوچه و کاهو خریدم
مردم در حال خرید میوه و سبزی و خورد و خوراک خود هستند
همه ارام اند
خبری نیست
هوا بهاری است
و بهار زودتر ازان که باید در حال امدن است
زمستان جانی ندارد
شادی زیر پوست شهر است
قالیچه ها و قالی ها شسته می شوند
ماهی های قرمز امدن نوروز را نوید می دهند
باغبان دارد چمن ها را اب می دهد
و من عاشقانه زندگی را فریاد می زنم
و شادی را
زمستان جانی ندارد
بهار در راه است