سلام به پدرم
سلام به ان چشم های معصوم و بهاری
سلام به روی ماهش
سلام به نماز های صبحش
سلام به پدرم که در زیر خروارها خاک خفته است
ان همه احساس زیبایی ان همه دوستی ان همه مهر و مهربانی کجا رفت
پدرم چند روزی است مهمان خاک است
ان چشم های معصوم نور را نمی بیند
زندگی را نمی بیند
اب را بچه ها را
نوه ها را
گل ها را
نمی دانم چه حالی دارد
خدا می داند
و اما می دانم او در بهشت است
ستمی نکرد
روانی اسوده و دلی مطمئن داشت
خدایا او را غریق رحمت خودت کن
امین یا رب العالمین