چه روزهای خوبی بود

چه روزهای خوبی بود

این چند روزی که رفت

خیلی ها را نمی دیدم

همون هایی که شکل ادم اند

اما شیطون از انها رو سفید تره

نمی دونم تو دلشون چی می گذره

می گن شیطون یه فرشته بود

نه اینا فرشته نبودند

اینا از اولم شیطون بودند

نمی بینی چه اتشی تو دلشون داره  می سوزه  

فردا دو باره اینا را باید ببینم

وای که دیدن اونا چندش اوره

این همه گل و بهار

اینا که گل نیستند

لونه مار اند

 دریدن  ادما را خوب بلدند  

دهنشون که وا می کنند

بوی گند اون تا قعر جهنم می رسه

من نمی دونم کجا باید برم

این چند روزه راحت بودم

حیف شد

دریغ و درد