شب زفاف

دل نوشته

شب زفاف

دل نوشته

انتظار

به انتظار نشستم  تا باران  ببارد 

و باران امد 

و گلم را شست 

و ان گل را چیدم 

گل باران خورده 

در اب خوابیده 

و قطراتی که به چشم گل  نشسته 

 دوست داشتم برایت چنین گلی بیاورم 

می دانی گل را که تکان دهی بارانی  دو باره می ریزد 

 از دل گل برای تو 

که دوستت دارم 

و دلم ان باران را دوست دارد 

بارانی که از دست مهربان تو بریزد 

 دوستت دارم 

مواظب گلم باش 

تکان که دهی باران می ریزد 

و دلم شاد می شود  در اغوش تو 

تو مهربانترین دوست من هستی 

 بوسه را فراموش نکن 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد