شب زفاف

دل نوشته

شب زفاف

دل نوشته

شب

صبح دیگری 

اغاز دیگری 

 از شب گذشتم 

 تو را دیدم 

شب نبود 

اغوشم روشن بود 

تو بودی 

خاطره ایی در  در دلم 

بی تابی می کرد 

تو را می جست 

شب رفته بود 

شرینی شب بود 

من بودم 

روز بود 

نور بود 

تو بودی 

و من شبم روشن بود 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد