رفته بودم به شهر برهوت
شهری از جنس تنهایی
زمین بود بوته بود و درخت بود و غار غار کلاغ ها
و مردکی پلید و زشت رو و بی ابرو
در دوردست های جهنم و تباهی
و دور بودم از بد صفتی ادم های ادم نما
خدا بود و خورشید زمستانی
باد بود و سوز سرما
و من بودم و گرمای مهربان
و چه حالی می داد تنهایی
و گل های محمدی
سلام خوبی وبلاگ خیلی قشنگ و جالبی داری خوشحال میشم اگه به سایت من هم سر بزنی در مورد فروش اکانت های رپیدشیر و مگا آپلود هستش منتظرتم راستی میشه یه لینک از سایت من تو وبلاگت بدی با همین عنوان فروش اکانت های رپیدشیر و مگا آپلود ایشالا جبران میکنم مرسی فعلا بای
سلام فکر می کردم قوی تر از ان حرفها باشی ما آمده ایم که برویم اینقدر آه و ناله چرا؟