شب زفاف

دل نوشته

شب زفاف

دل نوشته

گل ناز هنوز می خنده

گل ناز هنوز می خنده

می خنده که زنده است

می خنده که گله

به افتاب می  گه دوستت دارم

افتاب هم تنش گرم می کنه

و می گه دوستش داره

نور تو دلش می ریزه

اونم با اون چشمای قشنگش به افتاب ناز می کنه

می گه منم خیلی قشنگم

من گلا را خیلی دوست دارم

نمی دونم ازتو زمین

تو این خاک زمخت

چطوری گل به این خوشگلی در می اد  

این همه نرم و لطیف

این همه زیبایی

اینا کجا بودند

توی این خاک 

منم می تونم این طوری بشم

گل بشم

منم می تونم این طوری بشم اگه بخوام

من همه گلا را دوست دارم

گلا را ادم دوست داره بوس بکنه

تو دلش جا بده

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان چهارشنبه 8 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:45 ب.ظ http://ragbare-taraneh.blogfa.com

سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی لطف کنید یه سری هم به من بزنید منتظزتونم موفق باشید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد