شب زفاف

دل نوشته

شب زفاف

دل نوشته

نمی دونی چی اتشی از چشاش می ریخت بیرون

نمی دونی چی اتشی از چشاش می ریخت بیرون

من به چشم خودم دیدم

اتشو

اتش جهنمو  

وقتی وارد اتاقش شدم

دامنه اتیش تا  فاصله ده متری دیده می شد

وای چه بی معرفت

وای که انسان چقدر می تونه تبه  کار باشه

وای که انسان چقدر میتونه پست باشه

وای که انسان اگه ادم نباشه چقدر می تونه بد باشه

خدایا خیلی خوبه عمر ادمها را کوتاه کردی

اگه قرار بود

این طور ادم ها بمونند

چه مصیبتی بود

خدایا پناه می برم به تو از شر این ادم ها

خوبی در وجودشان خشیکده است

و جالب است دم از انسانیت هم می زنند

چشای دریده

مظهر چنین ادم های پستی است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد