شب زفاف

دل نوشته

شب زفاف

دل نوشته

سلام باغ فین

سلام باغ فین

سلام به دوستانم که سه روزی نبودم و دلم برایشان تنگ شده بود

من رفته بودم به کاشان شهر اجدادی خودم

تمام کوچه و پس کوچه های کاشان برایم بوی اشنای هزاران ساله دارد

و زمینش انگار اشنای دیرین است

و من کاشان را دوست دارم

و باغ فین که حب نبات است

و در یاقوت کویر

و سروهایش و چشمه سلیمانی اش قطعه ایی از بهشت

و حیف و صد حیف که سرمای زمستان سال پیش برگ های چند صد  ساله سروها را سوزانده است

و من برای دل های سوخته سرو ها ی  زیبا گریستم

اما باغ فین طراوت خوشی دارد

و من دلم را به اب دادم و از خنکی ان حظی وافر بردم

دخترکان شوخ اندام چست  و خیز کنان اب را به هم می پاشیدند

و جوانی می کردند

و من به ناز های و کرشمه های انان حسودی می کردم

و دل ابی حوض ها خنک بود

و من حس خوبی داشتم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد