شب زفاف

دل نوشته

شب زفاف

دل نوشته

من در ارزوی چیز ی هستم

من در ارزوی چیز ی هستم

که هر گز بدان نخواهم رسید

من زیبایی را می خواهم

که هر گز بدان نخواهم رسید

من دوستی از ته دل  می خواهم

که هر گز بدان نخواهم رسید

من عسلی را می خواهم

 که در هیچ کندویی نخواهد بود

و هیچ زنبوری شهد ان را به کندویش نبرده است

من صداقتی را می خواهم

که در هیچ جا نخواهم یافت

من معرفتی را می خواهم

 که در هیچ مکتبی پیدا نخواهد شد

من رندی را می خواهم

که حافظ هم ان را نمی شناسد

من چشمان پر تمنایی را می خواهم

که در هیچ دحتری نشانی از ان نمی یابم

من عشقی را می خواهم

که معشوقم مرا برای خود نخواهد

من عاشقی را می خواهم که مرا زندانی نکند

برای خودش به نام عشق

عشقی که برای خود خواهی باشد

به واقع عشق نیست

خود خواهی است به نام عشق

من بهشت را در جایی جستجو می کنم

که هر گز بدان نخواهم رسید

من ابی را می خواهم

که برای همیشه مرا سیراب کند

و چنین ابی نیست

من نوری را می خواهم

که میرا نباشد

من دوستی را می خواهم

وقتی ادعا می کند برایت می میرم

بمیرد

چون ان درویشی که در سرای عطار نیشابوری مرد

من نمازخوانی  را دوست دارم

که جر خدای نپرستد

و معبودی جز ان یکتا نداشته باشد

من حلاوتی در این دنیا نمی بینم

همه چیز در واقع مجازی است

واقعیتی وجود ندارد

دارد مگر ؟

دوستی و  شیرینی و عشق و دوری و رنج این ها چیست ؟

نمی دانم نمی دانم

باور کن نمی دانم

من تمام جهان را سیر کرده ام

من به همه جا سر  زده ام

من همه نگاه ها را پاییده ام

اما هیچ نیافته ام

هیچ چیزی مرا سیراب نکرده است

مهتاب در میانه اسمان است

دستم به ان نمی رسد

می رسد ؟

در گل رازی است

که هر گز بدان نخواهم رسید

من دوستی را می خواهم که در اغوش او بمیرم

فنا شوم

نمی دانم کدام نگاه می تواند مرا ارام کند

نمی دانم کدام اغوش پر لطف می تواند مرا به ابدیت  پیوند دهد

نمی دانم کدام دوست می تواند مرا در شادی غرق کند

من نمی دانم چیزی کم دارم

پاره ایی از من نیست

و نمی دانم ان پاره چیست

وصلی می خواهد

عشقی می خواهد

دوستی می خواهد

نمی دانم من تشنه ام

هیچ کس نمی فهمد

از هیچ چیز راضی نیستم

پر توقع نیستم

از بودن خود سر در نمی اورم

تو می دانی برایم بگو

من که نمی دانم

و نمی دانم چه می خواهم

خدایا ان پاره رها شده من چیست

عشق است دوستی است

ازادی است

رهایی است رندی است

بی خیالی است

خوشی است

نمی دانم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد